ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
ابو بصیر به امام صادق (ع) عرض کرد:آیا به عقیده شما من حضرت قائم (عج)را درک مى کنم ؟
امام صادق (ع) در پاسخ فرمود: ابو بصیر! مگر تو امامت را
نمى شناسى ؟
ابو بصیر: چرا، سوگند به خدا، امام من شما هستید، و در این هنگام
دست حضرت را گرفت .
امام صادق: اى ابو بصیر! به خدا از اینکه در خیمه حضرت قائم (عج) بر شمشیرت تکیه نکرده اى
، باکى نداشته باشد، زیرا تو که امام خود را شناختهاى و در خط او حرکت مى کنى و
همواره در انتظار فرمان او بسر مى برى ، ثواب آن مانند آن است که امامت ظهور کرده ،
و تو پا در رکاب ، آماده یارى به او هستى .الکافی ، باب انه من عرف امامه ، لم یضره تقدم هذا الامر او تاخر،
حدیث 4، ج 1،ص 371 .
جمعى از شاگردان و اصحاب امام صادق (ع) در محضرش به گرد هم آمده بودند، و سخن از ظهور و خروج امام
قائم (عج) مى گفتند، امام
صادق (ع) سخن آنها را مى
شنید، تا اینکه آن حضرت به آنها رو کرد و فرمود:
کجائید شما؟ هیهات ، هیهات ، سوگند به خدا آنچه که شما به سوى او چشم مى کشید و در انتظارش هستید نمى آید مگر اینکه غربال شوید، نه به خدا آنچه به سویش چشم دوخته اید، واقع نمى شود مگر اینکه زیر و رو و برسى شوید، نه به خدا، آنچه چشم به سویش افکنده اید، پدیدار نمى شود مگر اینکه ، جدا شوید، نه به خدا آنچه به سویش چشم کشیده اید، نمى آید مگر بعد از نومیدى ، نه به خدا آنچه به جانبش چشم گشوده اید نمى آید مگر وقتى که شقاوت به شقاوتمند، و سعادت به سعادتمند برسد.
ادامه دارد ...
سدیر صیرفى مى گوید: من با سه نفر از صحابه محضر امام صادق رسیدیم، دیدیم آن
بزرگوار بر روى خاک نشسته و مانند فرزند مرده جگر سوخته گریه مى کرد. آثار حزن و
اندوه از چهره اش نمایان است، اشک می ریزد، و چنین مى فرمود: سرور من غیبت (دورى )
تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده و آرامشم را از دلم ربوده
.
آقاى من غیبت تو مصیبتم را به مصیبتهاى دردناک ابدى پیوسته است. گفتم :خدا
دیدگانت را نگریاند اى فرزند بهترین مخلوق ! براى چه این چنین گریانى و از دیده اشک
مى بارى؟
حضرت آه دردناکى کشید و با تعجب فرمود: واى بر شما، سحرگاه امروز به
کتاب جفر نگاه مى کردم و آن کتابى است که علم منایا و بلایا و آنچه تا روز قیامت
واقع شده و مى شود در آن نوشته شده، درباره تولد غائب ما و غیبت و طول عمر او دقت
کردم و همچنین دقت کردم در گرفتارى مؤ منان آن زمان و شک و تردیدها که به خاطر طول
غیبت او که در دلهایشان پیدا مى شود و در نتیجه بیشتر آن ها از دین خارج مى شوند و
ریسمان اسلام را از گردن برمى دارند.... اینها باعث گریه من شده است
.
بحار: ج 51، ص 219؛ روایت
تلخیص شده است .