ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
یکى از شرایط حضور در حکومت بقیه اللَّه و توفیق دیدار با آن حضرت انتظار فرج است؛ یعنى آمادگى کامل براى پذیرش حکومت حق و آراستن به آنچه که مهدى، علیهالسلام، مىگوید و مىخواهد. انتظار فرج یعنى نفى هرگونه سلطه از بیگانگان و مبارزه با افکار انحرافى و فساد اخلاق و در یک کلام، انتظار فرج یعنى بیزارى از دشمنان خدا و پیامبر و معصومین، علیهمالسلام.
بىسبب نیست که انتظار از بهترین اعمال شمرده شده است، بلکه فرد منتظرِ دولت مهدى همانند کسى است که در پیش روى رسول خدا شهید گشته و در خون خود غلتیده است و اگر بر همان حالت انتظار از دنیا برود بسان کسى باشد که در خیمه مهدى فاطمه، علیهماالسلام، مىباشد.
ابوبصیر از امام صادق روایت کرده که آن حضرت روزى فرمود:
آیا شما را خبر ندهم به چیزى که خداوند عملى را بدون آن از بندگانش قبول نمىکند؟ گفتیم: آرى. فرمود: شهادت بر وحدانیت خدا و رسالت پیامبر، صلّىاللَّهعلیهوآله، و اقرار به آنچه که خداوند فرموده، از دوستى ما و بیزارى از دشمنان و اطاعت و پیروى از ما. نیز داشتن ورع و پرهیزکارى و انتظار کشیدن براى قائم، علیهالسلام. آنگاه فرمود: بدرستى که براى ما دولتى است، خداوند آن را هر زمانى که اراده کند برقرار مىسازد. سپس افزود: هرکس که دوست دارد از یاران قائم، علیهالسلام، باشد باید در انتظار بهسر برد و خود را به ورع و محاسن اخلاق بیاراید، و اگر در همان حال بمیرد براى او اجرى همانند کسى است که آن حضرت را درک کرده باشد.1
1. القمى، شیخ عباس، منتهىالآمال، ج 2، ص 486؛ بهنقل از: النعمانى، محمد بن ابراهیم، الغیبه.