ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
ز جمله تکلیفهاى مهمّ امت اسلامى در دوران غیبت کبرى، انتظار فرج حضرت مهدى
(عج) است. حقیقت انتظار فرج در مفهوم اسلامى خود عبارت است از آمادگى کامل
و همیشگى فرد منتظر براى تحقق بخشیدن حکومت اسلامى جهانى به رهبرى آخرین ذخیره الهى بر روى زمین. این آمادگى وقتى حاصل مىشود که شخص منتظر علاوه
بر بعد اعتقادى در بعد نفسانى و رفتارى نیز به اصلاح خود همّت گمارده باشد.
از نظر درونى و نفسانى به حدّى از آمادگى روحى و خودسازى و تزکیه نفس رسیده باشد که در هر لحظه آمادگى لبیک گویى به نداى آن حضرت را داشته باشد، بگونهاى که هیچ وابستگىاى نتواند او را از پیوستن به سپاه حضرت مهدى (عج) باز دارد.
از نظر رفتارى نیز در طول زندگى خود به همه وظایف فردى و اجتماعى خویش عمل کرده، در تمامى زمینهها الگوى یک انسان کامل باشد.بدیهى است وصول به چنین مرتبهاى از کمال نفسانى و رفتارى کارى بس دشوار است و تنها انسانهایى بدان دست مىیابند که به تعبیر بعضى از روایات، خداوند دلشان را به ایمان آزموده است. «۱»
انتظار فرج، تبلور همه اصول اعتقادى و مسائل عملى اسلام است؛ از یکتایى خدا گرفته تا رسالت پیامبر، امامت امامان معصوم و التزام عملى به تمامى احکام و دستورات اسلامى.
انتظار فرج، انتظار ظهور امامى است که جهان را پساز آنکه از ظلم و جور آکنده شده پر از عدل و داد مىکند.انتظار فرج با چنین محتوایى، سازنده و حرکت زاست. از این رو، در میان عبادتهاى فردى و اجتماعى، جایگاه ویژهاى دارد و در بیان رسولاکرم (ص) برترین عبادت دانسته شدهاست:
«افْضَلُ الْعِبادَةِ انْتِظارُ الْفَرَجِ» «۲»برترین عبادت، انتظار فرج است.
علّت آن شاید این باشد که انتظار فرج تبلور ولایت است؛ ولایتى که صحّت همه اعمال منوط به آن است و بدون آن هیچ عملى پذیرفته نیست. از امام صادق (ع) چنین نقل شده است:
«افْضَلُ البِقاعِ مابَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقامِ، وَ لَوْ انَّ رَجُلًا عَمِرَ ما عَمِرَ نُوْحٌ فى قَوْمِه الْفَ سَنَةٍ الَّا خَمْسینَ عامًا، یَصُومُ النَّهارَ وَ یَقُومُ اللَّیْلَ فى ذلِکَ الْمَکانِ، ثُمَّ لَقىَ اللَّهَ بِغَیْرِ وِلایَتِنا لَمْ یَنْفَعْهُ ذلِکَ شَیْئًا» «۳»برترین نقطه روى زمین بین رکن و مقام (ابراهیم) است. اگر کسى به اندازه عمر نوح- یعنى ۹۵۰ سال- در میان قومش زندگى کند و همه این مدت را در مکان یاد شده به عبادت مشغول باشد، روزها را به روزه و شبها را به شب زنده دارى سپرى نماید، ولى بدون ولایت ما خدا را دیدار کند، این عبادتها سودى به وى نخواهد رساند.
پی نوشتها :
(۱)- ر. ک. ینابیع المودة، ج ۳، ص ۷۷/
(۲)- منتخب الاثر، ص ۴۹۹/
(۳)- وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۹۳/
(تاریخ زندگانى امام مهدى(ع)، ص: ۶۸)